ترس ۲ زن تهرانی در خیابان حمام خون به راه انداخت +عکس
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۲۰۳۵۹۵
رکنا نوشت: شامگاه چهارم بهمن ماه سال ۹۴ وقوع درگیری خونین در خیابان دیلمان شمالی در دستور کار ماموران کلانتری ۱۳۱ شهرری قرار گرفت. مأموران بلافاصله به محل درگیری رفتند و در یافتند پسر ۲۲ ساله به نام کامران که از ناحیه گردن زخمی شده بود به بیمارستان هفتم تیر منتقل شده است. وی تحت درمان قرار گرفت، اما صبح روز بعد به خاطر شدت خونریزی جان سپرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پلیس Police به تحقیق پرداخت و دریافت عامل جنایت پسر ۳۲ سالهای به نام میثم بوده است. تلاش برای ردیابی میثم آغاز شد، اما وی به مکان نامعلومی گریخته بود.
در ادامه تحقیقات یکی از دوستان کامران به ماموران گفت:من و چند نفر از دوستانم در پارک بودیم و صحبت میکردیم. یکی از دوستانمان میخواست به خانه پدرزنش برود. به همین خاطر کامران گفت که او را با موتور به خانه پدرزنش میرساند. آنها با هم سوار موتور شدند و رفتند، ولی هنوز زیاد از ما دور نشده بودند که متوجه درگیری آنها با چند پسر جوان شدیم. وقتی به محل درگیری رسیدیم دیدیم کامران از ناحیه گردن چاقو خورده است. شاهدان میگویند میثم با چاقو به وی حمله کرده است.
با تکمیل تحقیقات، پلیس به ردیابی میثم پرداخت و و چهار روز بعد وی را بازداشت شد.
میثم به درگیری خونین اعتراف کرد و در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران در حالی پای میز محاکمه ایستاد که اولیای دم برای وی حکم قصاص خواستند.
وقتی میثم در جایگاه ویژه ایستاد گفت: من و دوستانم در خیابان ایستاده بودیم. همان موقع کامران سوار بر موتور با سرعت زیاد از کنار ما عبور کرد. سرعت او به حدی بود که دو زن که در حال عبور از خیابان بودند به شدت ترسیدند و عقب رفتند. ما به خاطر سرعت بالا به او اعتراض کردیم و اوبی اعتنا به ما رد شد. چند دقیقه بعد دوباره کامران در حالی که یکی از دوستانش ترک موتور او نشسته بود بار دیگر ازکنار ما با سرعت زیاد عبور کرد. وقتی این بار با او به او اعتراض کردیم از موتور پیاده شد. او با ما درگیر شد و به رویمان چاقوکشید. من از او خواستم آرام باشد، ولی با سیلی به صورتم زد. او حتی یک ضربه هم با چاقو به سرم زد. من هم که کنترل اعصابم را از دست داده بودم چاقو را از دستش گرفتم. کامران پا به فرار گذاشت و من در حال فرار یک ضربه به گردن او زدم. ولی واقعا قصد کشتن او را نداشتم.
سپس در ادامه جلسه سه نفر از شرکت کنندگان در درگیری که همگی با وثیقه آزاد بودند به اتهام شرکت در نزاع دسته جمعی منجر به قتل از خود دفاع کردندپ و گفتند میثم عامل این جنایت بوده است.
در پایان جلسه هیات قضایی میثم را به قصاص محکوم کرد. سه متهم دیگر نیز هر کدام به ۳ سال زندان محکوم شدند. دیروز این حکم در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شدتا وی در لیست سیاه اعدامیها قرار بگیرد.
منبع: اکوفارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۲۰۳۵۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مداحی میثم مطیعی برای شهادت امام صادق(ع) + دانلود
میثم مطیعی در مراسم عزاداری شهادت امام صادق(ع) هیئت آئین حسینی مرثیهخوانی کرد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، همزمان با شهادت امام صادق (ع) مراسم عزاداری هیئت آئین حسینی برگزار شد و در این مراسم میثم مطیعی به مرثیهخوانی پرداخت.
شعر یکی از نوحههای او سروده محمدرضا رضایی بود که در ادامه متن و فیلم آن را مشاهده میکنید:
مظلوم و فاتح، تنها و برپا
زندهست این مکتب، در جان دنیا
جریان دارد دین، از برکت ای نقال الباقرها، قال الصادقها
زیر دِینِ، شیخ امامانش
جابر، زراره، مؤمن به ایمان
شهر چه عالِم، طفل دبستانش
جان ما قربانش
برای درک حضورش
به لطف درس تنورش
رسیدیم به مذهب نورش
آقا، امام صادق / مولا، امام صادق
قدر یک دنیا مرثیه دارد
از داغ مادر ارثیه دارد
خانه در آتش، اما او در دل
داغ حوراء الإنسیه دارد
باز هم در سوخت، قلب پیغمبر سوخت
در بر حالِ اولاد حیدر سوخت
بیش از هر کس، موسیبنجعفر سوخت
با یاد مادر سوخت
میان کوچه جسارت
دوباره شده روایت
حدیث مدینه و غربت
مادر، یا زهرا …آقا، امام صادق / مولا، امام صادق
در آن ساعات تلخ و غم افزا
بی یارو یاور، تنهای تنها
با دست بسته، فکر بچههاست
در بین آتش، در فکر زنها
بر روی خاک، کعبه آن شب افتاد
پا برهنه، پشت مرکب افتاد
باز هم یاد، عمه زینب افتاد
در تاب و تب افتاد
به یاد، عمهی سادات که دلخون، شد از جراحات
کنار دروازه ساعات
زینب، عمه سادات…
خوشتر از نامَت، در این عالم نیست
بهتر از عشقت، در اعمالم نیست
قلبم در بندت، آرزومندت
جز عشقت فکری، در احوالم نیست
زارم بی تو، من بیمارم بی تو
از این دنیا، وحشت دارم بی تو
تنها چارهم، من بیچارهم بی تو
من بیچارهم بیتوم
رانم، پناه جانم که بی تو، نمیتوانم
که نامی، جز تو نمیدانم: حسین، پناه عالم
حسین، ذبیح العطشان
کد خبر 750432